- خون گرمی(گَ)
مهربانی. رأفت. عطوفت. مهرورزی. (یادداشت مؤلف). جنبش روح از روی مودت و مهربانی. (ناظم الاطباء) ، تپاک. جوشش. الفت. (آنندراج). زود انس گیری با همه کس. زود جوشی با همه:
کباب تر به اخگر آنچنان هرگز نمی چسبد
که می چسبد ز خون گرمی به دلها لعل خونخوارت.
صائب (از آنندراج)
کباب تر به اخگر آنچنان هرگز نمی چسبد
که می چسبد ز خون گرمی به دلها لعل خونخوارت.
صائب (از آنندراج)
