جدول جو
جدول جو

معنی خون گرمی - جستجوی لغت در جدول جو

خون گرمی(گَ)
مهربانی. رأفت. عطوفت. مهرورزی. (یادداشت مؤلف). جنبش روح از روی مودت و مهربانی. (ناظم الاطباء) ، تپاک. جوشش. الفت. (آنندراج). زود انس گیری با همه کس. زود جوشی با همه:
کباب تر به اخگر آنچنان هرگز نمی چسبد
که می چسبد ز خون گرمی به دلها لعل خونخوارت.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خون گرمی
حالت و وضع خون گرم مهربانی مودت
تصویری از خون گرمی
تصویر خون گرمی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خون سردی
تصویر خون سردی
خون سرد بودن، کنایه از بردباری، متانت، کنایه از بی تفاوتی
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی هر یک از جانورانی که دمای بدنشان نسبت به دمای محیط تقریباً ثابت است مانند پستانداران و پرندگان، کنایه از مهربان و خوش خو
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
مقابل خونسرد. رجوع به خون سرد شود، مهربان. رؤوف. باعاطفه. بامهر. مهرورز. (یادداشت مؤلف) ، انس گیرنده با همه. باهمه جوش. آنکه با همه بجوشد. آنکه زود الفت گیرد
لغت نامه دهخدا
(گِ یَ / یِ)
اشک خونین. (از ناظم الاطباء). گریۀ خونین. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(جِ گَ)
بدبختی. ناراحتی. رنج. عذاب. اندوهناکی
لغت نامه دهخدا
جانوری که خونش گرم باشد، توضیح جانداری که درای حرارت بدن تقریبا ثابت باشد خونگرم محسوب میشود، مهربانی با محبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
با عاطفه، با مهر، مهرورز، رئوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خون گرم
تصویر خون گرم
((گَ))
جانوری که خونش گرم باشد، کنایه از بامحبت
فرهنگ فارسی معین
بردباری، متانت، خویشتن داری، بی اعتنایی، بی تشویشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
طيّب القلب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
Hotblooded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguin
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آوازخوانی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
bersemangat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
خون گرم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
উত্তেজিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
mnyoofu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
ateşli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
혈기 왕성한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
血の気が多い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
חם מזג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
उग्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
heetbloedig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
หัวร้อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguíneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguigno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguíneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
血气方刚的
دیکشنری فارسی به چینی
خونگرم، خون داغ
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
запальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
hitzig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
горячий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
porywczy
دیکشنری فارسی به لهستانی